چرا Sugar Babyها به راحتی عاشق «عشق فرافکنانه» به Sugar Daddyها میشوند؟

وقتی اولین پیامش رو تو BTC Sugar Dating گرفتم، فکر کردم فقط یه کاره. یه شب سرد تو تهران، تو کافهای تو کریمخان نشسته بودم و اپلیکیشن رو چک میکردم. پیامش اومد: «آخر هفته وقت داری؟ یه بیتکوین برای شام.» رک و پوستکنده. اینم از BTC Sugar Dating – قانونای مشخص، بدون عشقبازیای الکی. ولی گاهی دل یه جوری میزنه.
 
اسمش آرش بود، اوایل ۴۰ سالگی، تو حوزه تکنولوژی کار میکرد، چشمای خسته ولی لبخند گرم. تو یه رستوران کوچیک تو زعفرانیه قرار گذاشتیم، نور شمع، بوی ریحون تازه. یه بطری شراب سفارش داد، خندید: «معمولا نمیخورم، ولی امشب دلم یه حال دیگه میخواد.» صداش یه جوری منو نگه داشت. انگار این فقط معامله نبود.
 
روانشناسا بهش میگن «عشق فرافکنانه». ما Sugar Babyها عادت داریم Sugar Daddyها رو ایدهآل ببینیم. اونا مسنترن، موفقن، انگار واقعا درکت میکنن، نه مثل جوونای توی اپهای دوستیابی که فقط حرفای قشنگ میزنن. آرش به حرفام گوش میداد، درباره آرزوهام میپرسید، حتی یادش موند که من عاشق اسموتی توتفرنگیام. اینجور توجه مثل مواد میمونه. شروع کردم به فکر کردن: نکنه واقعا منو دوست داره؟ نکنه این بیشتر از یه معاملهست؟
 
روانشناسا میگن این به «فرافکنی پدرانه» ربط داره. بابای من همیشه مشغول بود، هیچوقت برام وقت نداشت. آرش با آرامش و مراقبتش این خلا رو پر کرد. هر وقت بیتکوین میفرستاد با یه یادداشت «مرسی برای بودنت»، دلم هری میریخت. رویای یه عشق واقعی ساختم، در حالی که BTC Sugar Dating جای این چیزا نیست. این پلتفرم خیلی صادقه: بلاکچین، امنیت، ناشناسی – همهچیز میگه این یه قرارداده، نه عشق.
 
یه شب آرش از طلاقش گفت. گفت میترسه دوباره زخم بخوره، برای همین اینجور رابطههای «کنترلشده» رو انتخاب کرده. دلم گرفت. میخواستم خاص باشم، کسی که دیواراشو خراب کنه. بیشتر به خودم میرسیدم، از زندگیم براش گفتم، امیدوار بودم «من واقعی» رو ببینه. روانشناسی به این میگه «کار عاطفی» – من فقط وقتمو نمیدادم، دلمو هم میدادم. ولی اون؟ همیشه به موقع بیتکوین میفرستاد، اما هیچ قولی نداد.
 
چرا اینقدر غرقش شدم؟ شاید چون BTC Sugar Dating همهچیزو زیادی آسون کرده. بیتکوین با شفافیت و امنیتش بهت حس کنترل میده. ولی احساسات؟ اونا قابل کنترل نیستن. من نیازم به عشق رو روی آرش فرافکنی کردم، مهربونیشو یه چیز بزرگتر دیدم. به این میگن «جبران هویت» – ارزش خودمو تو تائید اون میجستم، غافل از اینکه خودم به اندازه کافی خوبم.
 
آخرین بار گفت قراره برای کار بره دوبی. «مواظب خودت باش،» گفتم و لبخند زدم، ولی دلم داشت میشکست. یه بیتکوین آخر با یه «ممنون» ساده فرستاد. به صفحه گوشیم نگاه کردم و گریهم گرفت. BTC Sugar Dating بهم آزادی مالی داد، ولی نشونم داد چی واقعا میخوام: فهمیده شدن.
 
این اپ مثل آینهست – خواستهها و نقطهضعفاتو نشون میده. عشق فرافکنانه شاید تله باشه، ولی بهم یاد داد: عشق واقعی از خودت شروع میشه. دفعه بعد محتاطتر میشم. یا شاید بازم دلمو بندازم وسط، به امید چیزی بیشتر از یه بیتکوین.