مثل یه فیلم کمدی عجیب به نظر میرسه، ولی واقعا اتفاق افتاد. من سانیام، 29 ساله، مجرد، تو بازاریابی کار میکنم، زندگیم پر از آشوبه. یه شب داشتم تو BTC Sugar Dating میگشتم—یه پلتفرم که با بیتکوین پرداخت میکنی برای رابطههای شفاف و بیدردسر. عالیه برای من که دنبال همراهیام بدون درام عاشقانه. بعد، یهو! نزدیک بود گوشیم از دستم بیفته. یه پروفایل با اسم «SilverGrace»، و عکس؟ مادرم!
مادرم، 58 ساله، معلم بازنشسته، باوقار، انگار از یه فیلم قدیمی اومده. چرا تو BTC Sugar Datingه؟ باید سریال کرهای ببینه یا باغچهشو درست کنه! فکر کردم کلاهبرداریه، یکی عکسشو دزدیده. پیام دادم: «این عکس انگار знакомه…» نیم ساعت بعد، جواب داد: «سانی؟! وای، تو هم اینجایی؟» مغزم هنگ کرد. این چه داستانیه؟
تو یه کافه قرار گذاشتیم، فضا انگار یه جلسه خانوادگی عجیب بود. رک رفتم سر اصل مطلب: «مامان، اینجا چیکار میکنی؟» اون، خیلی ریلکس لاتهشو خورد و گفت: «بازنشستگی کسلکنندهست، سانی. دنبال هیجانم، آدمای جدید. تو چی؟» شوکه شدم. با لکنت گفتم دنبال «ارتباط سبک»م بدون پیچیدگی عشق. خندید: «مادر و دختر، از یه چیز داریم فرار میکنیم.»
حرف زدیم و فهمیدم برای پول اینجا نیست. دنبال «ارتباط باکیفیت»ه. بازنشستگی دنیاشو کوچیک کرده بود، زندگی بیروح شده بود. این پلتفرم بهش اجازه میداد وقتشو با گپای عمیق عوض کنه—ادبیات با یه مدیر سابق 60 ساله، قصههای زندگی با یه موزیسین 40 ساله. گفت: «من چیزی نمیفروشم. یه معامله عادلانهست. وقتم و تجربهمو میدم، احترام و همراهی میگیرم.» حسابی تحت تاثیر قرار گرفتم.
پرسیدم: «نظریات مردم برات مهم نیست؟» شونه بالا انداخت: «چرا باید باشه؟ جوونیهام کلی برای خانواده فداکاری کردم. حالا میخوام آزاد باشم.» این حرف منو تکون داد. فکر میکردم من مستقلم، ولی اون از من آزادتر بود.
این گپ مثل آینه بود. من تو BTC Sugar Dating دنبال امنیت بودم—رابطهای که خیانت توش نباشه. مادرم؟ دنبال جرقههای زندگی بود. تا نیمهشب حرف زدیم، به «شورش» همدیگه خندیدیم، درباره عشق، خواستهها، زن بودن گپ زدیم. آخرش گفت: «سانی، نترس از خودت بودن. عشق، آزادی، اول باید بدونی چی میخوای.»
BTC Sugar Dating فقط برای جوونا نیست. جاییه برای بازتعریف رابطهها. بیتکوین همهچیزو ساده میکنه: بدون وعدههای توخالی، فقط توافقای روشن. آزادی یعنی بدون بند زندگی کردن نیست، یعنی انتخاب زندگیای که میخوای.
اگه مادرت تو BTC Sugar Dating بود، وحشت نکن. برو قهوه بخور، باهاش حرف بزن. شاید بفهمی اون از تو خیلی باحالتر زندگی میکنه.

