من زمانی نمونه بارز یک شخصیت «مردمپسند» بودم: همیشه نیازهای دیگران را بر نیازهای خودم مقدم میداشتم، از نه گفتن میترسیدم و باور داشتم ارزشم تنها با خوشحال کردن دیگران ثابت میشود. تا اینکه با BTC Sugar Dating آشنا شدم—پلتفرمی که دیدگاهم را زیر و رو کرد و به من آموخت چگونه «ابتدا از خودم مراقبت کنم». این فقط یک سفر در دنیای روابط نبود، بلکه مسیری برای بازکشف ارزش خودم بود.
زندگی در تهران مثل مسابقه با زمان بود—کار، تعهدات اجتماعی و روابط، همه مرا به جهات مختلف میکشیدند. فکر میکردم عشق یعنی همهچیز را دادن بدون انتظار متقابل، اما این طرز فکر مرا خسته و گمشده کرد. دوستی از BTC Sugar Dating گفت و آن را جایی توصیف کرد که میتوان زمان را با ارزش مبادله کرد، با پرداختهای شفاف بیتکوین. کنجکاو اما مضطرب، ثبتنام کردم، بدون اینکه بدانم چه چیزی در انتظارم است.
اولین همخوانیام مردی موفق در کسبوکار بود که پیام داد: «دنبال کسیام که بتونم باهاش شام بخورم تو زعفرانیه و گپ بزنم. میای؟» غریزههای قدیمیام فعال شدند—اگر کامل نباشم، ناامیدش نمیکنم؟ اما وقتی او پیشاپیش بیتکوین فرستاد با یادداشتی که نوشته بود «منتظر امشبم»، چیزی عوض شد. برای اولین بار، حس کردم وقتم ارزشمند است، نه فقط چیزی که انتظارش را دارند. سر شام، او از استرسهای کاریاش گفت و من گوش دادم، اما به خودم یادآوری کردم: لازم نیست او را «نجات» بدهم. میتوانم فقط حضور داشته باشم و بفهمم از این چه میخواهم.
با ملاقات افراد مختلف از طریق پلتفرم، یاد گرفتم مرز تعیین کنم. کاربری از من خواست به یک مهمانی همراهش بروم، اما من دلم یک شب آرام با کتاب میخواست. نفس عمیقی کشیدم و گفتم: «این هفته به زمان برای خودم نیاز دارم، دفعه بعد برنامهریزی کنیم.» با کمال تعجب، او انتخابم را احترام گذاشت و بعداً بیتکوین فرستاد با پیامی: «ممنون از صداقتت.» آن لحظه برایم مثل یک مکاشفه بود—نه گفتن ضعف نیست، قدرت است. قوانین روشن BTC Sugar Dating و تراکنشهای شفاف بیتکوین به من جرأت داد خودم را در اولویت قرار دهم بدون ترس از قضاوت.
از نظر روانشناسی، میل به خشنود کردن دیگران اغلب از ترس طرد شدن و نیاز به اثبات ارزش خود سرچشمه میگیرد. اما BTC Sugar Dating روابط را به عنوان «مبادله ارزش» بازتعریف کرد. زمانم، همراهیام، حتی احساساتم—همه ارزشمندند. پرداختهای غیرمتمرکز بیتکوین و ساختار پلتفرم هر تعاملی را شفاف میکنند و حدس و گمان را حذف میکنند. یک شب، در گفتوگویی دیرهنگام در کافهای در ولیعصر، همخوانیام پرسید: «چرا همیشه نگران خوشحال کردن دیگرانی؟» این سؤال مرا تکان داد—متوجه شدم مدتها خودم را آخر صف گذاشتهام. از آن به بعد، قبل از هر قرار، از خودم میپرسم: امروز به چی نیاز دارم؟ ارتباط؟ گفتوگو؟ یا فقط فضایی برای خودم بودن؟
آنچه BTC Sugar Dating را متمایز میکند، تأکیدش بر ساخت روابط عقلانی است، نه غرق شدن در آشوب احساسی. شفافیت بیتکوین نیتهای پنهان را حذف میکند و به من اجازه میدهد بدون ترس از دستکاری روی لحظه تمرکز کنم. یک شب، در رستورانی در الهیه، همخوانیام درباره فرسودگی ناشی از کارش صحبت کرد. من چند تکنیک آرامسازی که یاد گرفته بودم را با او به اشتراک گذاشتم و ارتباط عمیقی شکل گرفت. در پایان، او بیتکوین فرستاد با یادداشتی: «امشب کمی آرامش به من دادی.» این فقط یک معامله مالی نبود—بلکه به رسمیت شناختن ارزش متقابل بود.
این سفر به مفهوم روانشناختی «خودکارآمدی» گره خورده است—باور به تواناییات برای رسیدن به اهداف. در BTC Sugar Dating، من این باور را ساختم. میتوانستم روابطی را انتخاب کنم که برایم مناسباند، مرز بگذارم و در صورت نیاز بروم. در شهری مثل تهران، که بسیاری در تلاش برای خشنود کردن دیگران خودشان را گم میکنند، این پلتفرم به من نشان داد که عشق با دوست داشتن خودت شروع میشود.
حالا هنوز از BTC Sugar Dating استفاده میکنم، اما دیگر آن «مردمپسند» سابق نیستم. زنیام که ارزش خودش را میداند. هر بار که کیف بیتکوینم را باز میکنم و تراکنش جدیدی میبینم، لبخند میزنم—نه فقط به خاطر اعداد، بلکه به خاطر یادآوری اینکه زمانم باارزش است. این پلتفرم نهتنها به من روابط داد، بلکه قدرت اولویت دادن به خودم را.